شبکه های اجتماعی

 

وبلاگ ها فدای اینستاگرام و تلگرام شدند اما هیچ وقت حلاوت آن را نداشتند.

 

نفت!

 

بالاترین مقامی که در دانشگاه وظیفه اش امور دانشجویی است

هفته گذشته و به مناسبت روز دانشجو

به خوابگاه آمده

و همه را با یک تصمیم نفتی خوشحال کرده است...

خوابگاه ما دو ماشین لباس شویی نو دارد

از این مدل های همه کاره و باهوش!

شستن هر کیلو لباس حدود 600 تا 700 تومان هزینه دارد

دستمزد اپراتور و آب و برق و هزینه پودر

مدیر مهربان ما

در یک اقدام متهورانه!

قیمت را برای شستن هر کیلو

از هزار تومان به 500 تومان تقلیل داد!

در حالیکه دانشجویان قیمت 1000 تومان را منطقی می دانستند و...

در امدی که می توانست کسب شود هیچ

الان برای جبران هزینه ها مجبور به هزینه از بیت المال نیز هستیم.

باشد تا رضایت نسبی از مدیر نفتی حاصل شود.

 

کمپین مانکن!

بعضی از اطرافیانم

و خیلی از مسئولان را به

کمپین مانکن 

دعوت می کنم. 

بعضی ها بهتر است نه تکان بخورند و نه صحبت کنند؛ 

چوب دوسر باخت میشود

همان مانکن باشند بهتر است.

خود برتر بینی!

اساسا 

افرادی که داعیه اصلاح طلبی دارند مثل بعضی از نمایندگان شهر تهران در مجلس دهم

خود را برتر از دیگر ملت می دانند

هر وقت هم که لازم بشود مردم را متهم به ندانستن و نفهمیدن می کنند.

به خیالشان از مردم سر ترند و به دنبال کسب امتیازات نابه جای اجتماعی هستند

مثل اعلام جرم علیه آقای صادقی نماینده تهران

جاروجنجال بیخودی که به راه انداخت

دلیلش همین حس خودبرتر بینی بود.

خدا همه ما رو هدایت کند. 

آمریکا و ما ادراک آمریکا

 

حکایت این روزهای امریکا حکایت عجیبی است

با اینکه اخبار مربوط به ان را دنبال می کنم اما هنوز متوجه خواسته معترضان نشده ام.

انها مدعی تقلب نیستند

سیستم رای گیری امریکا 200 سال است به همین منوال است و  متعرض ان نیز نیستند

می دانند که الکترال های بیشتری به ترامپ رای داده اند

ولی باز هم اعتراض می کنند!

از نظر علوم سیاسی جایی برای اعتراض نیست؛ اما

از نظر جامعه شناسی کشور امریکا وضعیت وخیمی دارد.

ریشه اعتراضات را در سیستم اجتماعی امریکا باید جست....

 

 

جمعه آمد و من بازهم دلتنگم

دلتنگی ات تمامی ندارد.

تمام تمام می شود و اما...

من هنوز دلتنگم...

نمی خواهم این دلتنگی پایان پذیرد.

تکنولوژی و هنر

 

صحبت از تاثیری که تکنولوژی و فناوری های جدید امروزی بر هنر داشته است پیش آمد و اینکه آیا فناوری توانسته است ذائقه هنری و فرهنگی افراد جامعه را تغییر دهد و یا نه؟ کلاس درس مدیریت کیفیت و بهره وری دکتر صفری هرچند بستر طرح این موضوع را بوجود آورد اما سر کلاس حقش ادا نشد. لذا تصمیم گرفتم این سیاهه را بنویسم تا کمی بیشتر راجع به این موضوع بحث و تبادل نظر کنیم.

می شود به جرات بیان کرد که نقش و تاثیر فناوری های نوین در دو دهه اخیر چنان بر زندگی مردم و در سطوح مختلف آن بر هر ذهن پوینده ای نمایان است که شاید سخن راندن در این زمینه تکرار مکررات باشد. اما بیان نمونه هایی از تغییرات ذائقه مردم برای بررسی عمق تاثیرپذیری زندگی از این فناوری های نوین و همچنین مفید و یا نامفید بودن این تغییرات لازم است. هرچند طرح این موضوع خیلی بیشتر از یک متن این چنینی همت و وقت می خواهد اما می توان مثال هایی در این موارد از پیرامون خودمان را بیان کرد.

هیچ کسی فواید فناوری های نوین را نمی تواند کتمان نمی کند. فناوری همه سطوح را دگرگون کرده است. از بهداشت و درمان گرفته تا ارتباطات بین اعضای یک خانواده. ابر تکنولوژی، صنعت جهانی را در نوردیده است. محصولات صنعتی که حضورشان بیش از یک قرن است ظاهر زندگی را تغییر داده است در این 15 سال اخیر با خلق فناوری های جدید که مبتنی بر ماده به آن معنی سابق نیستند بیش از همیشه ارکان زندگی سنتی را متحول کرده است. اعضای یک خانواده برای کسب لذت بیشتر و در مواقعی هم برای ارزانی ارتباطات مدرن و اینترنت پایه، دیگر به سراغ شیوه های قدیم ارتباط گیری بین هم نمی روند. مهمانی های شلوغ و ماهی دوسه بار تبدیل به مهمانی های خلوت تر و محدودتر شده است.

در این بین صنعت تبلیغات و چاپ هم دگرگون شده است. هر چند ممکن است بیان شود که هیچ چیزی جای دست هنرمند را نمی گیرد اما باید اعتراف کرد که تحول صنعت چاپ توانسته است با استفاده از سیستم های رایانه ای چنان با افکت های تصویری، مناظری زیبا را خلق کند که شاید کم کم مجبور به خواندن احوالات نقاش ها و خطاط ها و... در تاریخ شویم.

 در این میان پیشرفت صنعت ساختمان سازی هم در تغییر ذائقه هنری مردم بسیار نقش داشته است. در ساختمان های امروزی دیگری خبری از آجرهای زیبای سفالی نیست. همه این ها تبدیل به سنگ سخت و سرامیک بی روح شده است. نمای ساختمان ها یا کامپوزیت است و یا ترکیبی از سنگ و کامپوزیت. در سقف منازل که معمولا استاد سفیدکار با مهارتی مثال زدنی اقدام به گچ بری می کرد جای خودش را به کناف و سقف های پلاستیکی داده است. در این روزها فرش زیبای ایرانی معمولا نمادی از زیبایی نیست. مهم و زیبا در ذائقه های صنعتی شده، سرامیک و کف پوش صنعتی است...

بگذریم...

از این قیبل مثال ها زیاد می شود زد. حتی در این زمینه مهم ترین مکان دینی مسلمانان یعنی خانه خدا، مسجد، هم بی نصیب نمانده است. حتی مساجد را هم ترجیح می دهیم با هنرهای بی روح صنعتی آذین ببندیم؛ با گنبدها و گلدسته های زرد و حلبی!

در این میان و از پس این همه تغییرات جورواجور زیبایی ها در اطرافمان، مهم گم نکردن هدف است. اساسا تفاوت زیبایی با تجمّل در این مقال بحث می شود. زیبایی آن جلوه ای است که ذوق انسان را به خود جلب می کند اما نه به عنوان هدف بلکه به عنوان زیبایی های مسیر. مسیری که باید برای رسیدن به هدف متعالی انسان که همان قرب و رضایت الهی است طی شود. اما تجمّل این گونه نیست؛ تجمّل یک زیبایی است که به جای هدف گرفته شده است. زیبایی که قرار بود گوارا کننده مسیر تعالی انسان باشد ممکن است خود به عنوان هدف شناخته شود و انسان را از رسیدن به سرانجام مقصود بازدارد. لذا از آسیب های فناوری های جدید باید به جد مواظب این نکته بود. نکند بهره بیشتر از تکنولوژی انسان را از انسانی بازدارد.

معنی مشکل

 

من به هیچ وجه معنی حرف آقای وزیر را که بیان می کند ما با نفت 25 دلاری هم مشکلی نداریم نمیفهمم!

یعنی ما با نفت 24 و 23 و... دلاری مشکل پیدا می کنیم و بابالاترش نه...

برای من خیلی جالب است  بدانم که اساسا این وزیر گرامی مشکل را چه تعریف می کند؟

آیا کاهش سرمایه گذاری ها در یک کشور خود مشکلی بزرگ نیست؟ آن هم کشوری که اقتصادش نفتی است؟

اصلا ایشان به آینده هم نظر دارند؟

اگر خزانه کفاف می دهد پس چرا همکارانتان مدام می گویند که کشور را با خزانه خالی تحویل گرفته اند؟

اگر خرانه خالی است که نیست پس چرا می گویید مشکلی نیست؟

 

به نظر می رسد برای افزایش قیمت نفت در دولت فعلی کمتر تلاش شده و می شود. در مدیریت جدید خیلی دیپلماسی نفتی جایگاهی ندارد. آنچه اهمیت دارد سرگرم کردن ملت با یک دیپلماسی سیاسی است. امیدوارم کلیدی که تا الآن قفل خاصی را باز نکرده در قفل سیاست خارجی بچرخد که عریضه خدمات دولت یازدهم لااقل سفید نباشد.

 

 

خواندن این مطلب خالی از لطف نیست...

 

چرا با روی کار آمدن دولت های اصلاح طلب قیمت نفت سقوط می کند؟

 

 

باز نشر/ رحمه للعالمین

 

امشب و این روزها بهانه ایست برای بیشتر شناختنت ای رحمه للعالمین...

 

رحمه للعالمین (کلیک کنید)

 

 

شیب ملایم به نان رسید!

 

بنابر مصوبه هیئت محترم دولت، نان، قوت غالب مردم این سرزمین گران شد. این که چه مقدار گران شده است را هم دولت در اختیار استان ها گذاشته تا آنها تصمیم بگیرند. اما دولت اعلام کرده که سقف این افزایش قیمت باید 30 درصد باشد. یعنی نهایتا 30 درصد قیمت نان به آن اضافه شودو این قیمت جدید قیمت مصوب در آن استان باشد.

این تصمیم دولت ار آنجایی اهمیت دارد که نان مستقیم با سفره مردم سرکار دارد. اکثر آنهایی که تمکن مالی بالایی هم دارند، از نان استفاده می کنند. اما تاثیر افزایش قیمت این نعمت الهی، بیشتر از همه اقشار کم درآمد را تحت تاثیر قرار می دهد. چنانچه افزایش حداکثری قیمت نان را همان گفته دولت، یعنی 30درصد در نظر بگیریم- که البته این طور نبوده و افزایش در بعضی از شهرها از جمله همین دزفول خودمان بیش از 50 درصد بوده است که در ادامه خواهد آمد- این افزایش قیمت باعث کوچکتر شدن سفره مردم کم درآمدتر می شود. در حالیکه افزایش حقوق ها در سال آینده کمتر از 20 درصد اعلام شده است، اما ما شاهد افزایش حداقل 30 درصدی قیمت نان هستیم.

 

دراین باره نقدهایی وجود دارد که به اختصار بیان می گردد:

 

نحست: افزایش یکباره نان آن هم به میزان 30 درصد علاوه بر ایجاد فشار ناشی از گرانی به اقشار مردم، باعث ایجاد جو روانی منفی در سطح جامعه می شود و خود این موضوع سبب افزایش قیمت ها در سایر اقلام مورد نیاز مردم را باعث می شود. بعضی ها تجربه ای را درست یا غلط بیان میکنند که نان و بنزین وقتی گران شد منتظر گرانی سایر اقلام هم باش. بهتر بود دولت محترم این افزایش قیمت را باشیبی ملایم انجام می داد که هم از فشار اقتصادی و هم از فشار روانی در سطح جامعه بکاهد.

 

دوم: به دلایل فوق الذکر که در اهمیت قیمت نان آمد، بهتر بود دولت محترم نظارت ها را بر میزان افزایش قیمت های انواع نان در سراسر کشور افزایش می داد.

مثلا در دزفول قیمت نان تافتون به یکباره از 1250 ریال به 1800 ریال تغییر کرده است. این یعنی افزایش 44 درصدی! البته این همه ماجرا نیست؛ بر اساس شنیده ها از یک منبع موثق همین طور اینگونه که از ظاهر نان بر می آید، وزن چونه هم از 190 گرم به 170 گرم تقلیل یافته است. این کاهش وزن چونه در کنار افزایش قیمت، میزان تغییر قیمت را به حدود 50 درصد رسانده است.

 

مسئله سوم موضوع قیمت گذاری مناسب بر نان است. به این معنی که باید بر اساس سکه ها و اسکناس های رایج در بازار قیمت گذاشته شود. با قیمت فعلی مقداری از پول نزد نانوا و یا در مواردی نزد مشتری باقی می ماند. در صورت عدم رضایت طرفین، علاوه بر تحمیل قشار اقتصادی نابجا به مردم، مساله شرعی حق الناس هم بوجود می آید.

 

دست آخر، از دولت محترم انتظار می رود حالا که به هر دلیل نامعلومی، پیگیری سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی به جد و آن طور که باید پیگیری نمی شود، لااقل قانون مصوب مجلس شورای اسلامی مبنی بر رسیدگی و سروسامان دادن به یارانه بگیران و حذف یارانه اقشار پردرآمد به هرطریقی که صلاح می داند را انجام دهد تا بلکه با افزایش یارانه نقدی سایر اقشار، خصوصا خانوارهای کم در آمدتر، از بار سنگین گرانی ها بر دوش مردم بکاهد.

وزیر جدید

 

برای آقای وزیر علوم آرزوی موفقیت می کنم

من هم همیشه دوست داشته و دارم که در مجموعه وزارت بهداشت خدمت کنم

اما تا الان این رو محال میدونستم

حالا که یک متخصص گوش وحلق وبینی میتونه وزیر علوم بشه پس لابد یه مهندسی خونده هم میتونه بره وزارت بهداشت؛نه؟

توافق جامع سیاسی

خیلی اهل زبان شناسی و این حرفا نیستم اما از زبان انگلیسی برای خلق کلمات جدید خوشم می آید. همین کلماتی که در فضای چت و یا در  بازیهای کامپیوتری ابداع می شوند. یا اصلن همین واژگانی که در ادبیات سیاسی، غربیها می سازند. مثل راستی آزمایی و...

مثل توافق جامع سیاسی که نه تمدید توافق ژنو محسوب می شود و نه نمی شود.

موندم پس چیه این توافق سیاسی؟!

استاد نگو؛ بگو...

 

از اساتید بیسوادی که به گمانشان خیلی با سوادند، بیزارم

اینها کلاس درس را در حد یک دبیر دوره راهنمایی سابق! اداره می کنند.

حیف نام شریف استاد...

استاد باید شب بیداری کشیده باشد